شمسه

شمسه

کلمات کلیدی

مادر والامقام شهید حسن نصری... خاله صغری

دوشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۴ ب.ظ

چند روز قبل از شهادت، شبی داشت روی کاغذ چیزی می‌نوشت. گفتم مادر! چه چیزی داری می‌نویسی؟

-گفت: درس‌هایم را دارم می‌نویسم.

بعدها متوجه شدم که وصیت‌نامه‌اش بوده که نمی‌خواسته من در آن لحظه متوجه و ناراحت شوم. روز بعد به طور ناگهانی خداحافظی کرد و به جبهه رفت و گفت:

-مادر! این بار زود بر می‌گردم... ولی این سری با بقیه‌ی دفعات فرق دارد!

دور روز قبل از شهادتش، در روز 19 ماه رمضان، قرآن می‌خواند و از امیرالمومنین علی (سلام و صلوات الهی بر ایشان باد) خواسته بود که در روز شهادت آن بزرگوار به حریم قدس الهی راه پیدا کند.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۰۹
مجتبی مجد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی